معنی دست زدن به، لمس کردن، پرماسیدن، زدن، رسیدن به متاثر کردن، متاثر شدن، لمسدست زنی، پرماس، حس لامسه, معنی دست زدن به، لمس کردن، پرماسیدن، زدن، رسیدن به متاثر کردن، متاثر شدن، لمسدست زنی، پرماس، حس لامسه, معنی bsت xbj fi، gks lcbj، /ckاsdbj، xbj، csdbj fi kتاec lcbj، kتاec abj، gksbsت xjd، /ckاs، ps gاksi, معنی اصطلاح دست زدن به، لمس کردن، پرماسیدن، زدن، رسیدن به متاثر کردن، متاثر شدن، لمسدست زنی، پرماس، حس لامسه, معادل دست زدن به، لمس کردن، پرماسیدن، زدن، رسیدن به متاثر کردن، متاثر شدن، لمسدست زنی، پرماس، حس لامسه, دست زدن به، لمس کردن، پرماسیدن، زدن، رسیدن به متاثر کردن، متاثر شدن، لمسدست زنی، پرماس، حس لامسه چی میشه؟, دست زدن به، لمس کردن، پرماسیدن، زدن، رسیدن به متاثر کردن، متاثر شدن، لمسدست زنی، پرماس، حس لامسه یعنی چی؟, دست زدن به، لمس کردن، پرماسیدن، زدن، رسیدن به متاثر کردن، متاثر شدن، لمسدست زنی، پرماس، حس لامسه synonym, دست زدن به، لمس کردن، پرماسیدن، زدن، رسیدن به متاثر کردن، متاثر شدن، لمسدست زنی، پرماس، حس لامسه definition,